محمدرضا فخرآبادی – ونکوور
جشنوارهٔ بینالمللی فیلم ونکوور (ویف) از ۲۹ سپتامبر کار خود را آغاز خواهد کرد و تا روز ۱۴ اکتبر فیلمهای منتخبی از سینمای جهان را در ۷ نقطهٔ شهر بهنمایش خواهد گذاشت.
این جشنواره از آن جهت قابل توجه است که در پایان فصل جشنوارههای بینالمللی سینمایی برگزار میشود و معمولاً بهترین فیلمهای جشنوارههای درجه یک سینمایی نظیر برلین، کن، ونیز و… برای این جشنواره گزینش میشوند و بهمدت دو هفته چشم و گوش و هوش سینمادوستان را با خود همراه میکند.
سؤالی که همواره مطرح است، اینکه در میان خیل زیاد فیلمهای انتخابشده، کدام فیلمها را باید دید؟ سهم سینمای ایران در این جشنواره چقدر است؟
در این نوشته کوشیدهایم نگاهی به ردپای سینمای ایران در جشنوارهٔ ویف ۲۰۱۶ بیاندازیم. اگر به سینمای ایران علاقهمندید، احتمالاً دیدن این فیلمها برایتان جذاب خواهند بود، چون یا محصولی از آن سینمایند و در نتیجه بازتابی از ایران خواهند بود یا در آنها رد و نشانی از ایران پیدا میشود.
برای آگاهی از زمان پخش فیلمها و خرید بلیت آنلاین از وبسایت رسمی جشنواره، روی عنوان یا تصویر پوستر هر فیلم کلیک کنید.
فیلمی که بدون شک اولین انتخاب برای دیدن اثری از سینمای ایران در سال ۲۰۱۶ است. اصغر فرهادی در آخرین ساختهٔ خود که بهتازگی در ایران روی پرده رفت و با استقبال مخاطبان روبرو شد، همچون آثار قبلیاش داستانی اخلاقی را با ساختاری معمایی تعریف میکند. این فیلم پس از موفقیت در کن، حال بهعنوان نمایندهٔ ایران به اسکار معرفی شده است.
نیلوفر (سحر دولتشاهی)، دختر جوان و مستقلی ساکن تهران است که کسبوکار خود را دارد. مادر نیلوفر دچار عارضهٔ تنفسی میشود و دکتر تنها راه درمان را خروج او از تهران میداند. او که بهتازگی در کشاکش ماجرای عاشقانهای با سهیل قرار گرفته است، حالا باید بینِ رفتن از شهر بهخاطر مادر، و ماندن در تهران برای حفظ کار و عشقش تصمیم بگیرد. تصمیمی که او را رودروی سایر اعضای خانواده از جمله برادرش (نقش تازهای برای علی مصفا) قرار میدهد. فیلم بهزادی با رگههای پررنگ فمینیستی توجه اوئن گلیبرمن منتقد ورایتی را جلب کرد تا جاییکه او سحر دولتشاهی را با آدری هیپورن مقایسه کرد و سرزندگی و شادابی نیلوفر را در تقابل با زشتی و آلودگی شهر و توقعات خانواده، کلید وارونگی دنیای نیلوفر دانست.
فیلم عصیانگرایانهٔ دیگری از رضا درمیشیان که پس از فیلم «من عصبانی نیستم» (که هنوز نمایش آن در ایران توقیف است)، دوباره به قلب تاریکی در زندگی شهری زده و اینبار موضوع اسیدپاشی را برگزیده است. هر فیلم درمیشیان مخاطبان را دو دسته میکند: یا آنها فیلم را دوست دارند یا از آن بیزار میشوند. شنیدهها حکایت دارد که لانتوری فیلم سختی برای دیدن است اما در عین حال فیلمی نیست که بتوان آنرا نادیده گرفت. شاید این فیلم در کنار فروشندهٔ فرهادی بتواند فصلی تازه از نقد خشونت و انتقامگیری شخصی در سینمای ایران بگشاید.
زیر سایه نخستین فیلم بلند بابک انوری، فیلمساز ایرانی ساکن بریتانیا است که محصول مشترک بریتانیا و اردن است، اما داستان آن در تهران و در روزهای بمباران میگذرد.
فیلم، داستان مادر جوانی به نام شیده (با بازی نرگس رشیدی) و دختر خردسال او، درسا (آوین منشادی)، است که در نبود پدر خانواده که پزشک جبههٔ جنگ است، خانهٔشان مورد اصابت موشکی قرار میگیرد که عمل نمیکند و منفجر نمیشود. درسا پس از این واقعه دچار مشکلات شدید روحی میشود و شیده، پس از مشورت با همسایهها به این نتیجه میرسد که بمب عملنکرده در واقع طلسم نفرینشدهای بوده که «جن»ها با خود آوردهاند تا روح دخترش را تسخیر کنند.
این فیلم که برای اولین بار ژانر وحشت را با پسزمینهٔ جنگ ایران و عراق در هم آمیخته است، از فیلمهای قابل توجه جشنوارهٔ سینمایی ساندنس بود که در بخش جنبی میدنایت بهنمایش درآمد و پخش آن توسط شبکه نت فلیکس خریداری شد.
باید دید آیا پس از فیلم «دختری در شب تنها به خانه میرود» که دو سال پیش موفقیتهای زیادی را برای کارگردان جوانش آنا لیلی امیرپور بههمراه آورد و راه او را به هالیوود باز کرد و همین هفتهٔ گذشته جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران فستیوال ونیز را نصیب آخرین ساختهٔ او کرد، «زیر سایه» نیز میتواند نام بابک انوری را روی زبانها بیندازد یا اینکه او نیز از نامهایی خواهد بود که دیر یا زود فراموش میشود.
رخسارهٔ قائممقامی، مستندساز شناختهشدهٔ ایرانی، در آخرین ساختهٔ خود به سراغ سونیتا علیزاده، دختر ۱۸ سالهٔ افغان میرود تا تلاشهای او را برای خوانندهشدن تصویر کند. زندگی سونیتا و در ادامه سرانجام فیلم با حضور مادر سونیتا که از افغانستان به تهران آمده تا برای تأمین هزینه ازدواج پسرش، سونیتا را به مرد کهنسالی بفروشد تغییر میکند. سونیتا یکی از مستندهای ایرانی موفق در یکسال اخیر در جشنوارههای بینالمللی است.
رویاهای رادیویی (Radio Dreams):
شرکت فیلمسازی بوتیمار که چند سال پیش با تولید مستند درخشان «فی فی از خوشحالی زوزه میکشد» یکی از اتفاقهای خوب ویف را رقم زد، با فیلم رؤیاهای رادیویی ساختهٔ بابک جلالی به ویف بازگشته است. فیلمی که سالها پس از «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» بازگشتِ محسن نامجو به عرصهٔ سینما است. او که در سالهای اخیر و با اتکا به دیدن کنسرت اخیرش در ونکوور به یک پرفورمر قهار و شوخطبع تبدیل شده است، امیدها را برای دیدن این فیلم بالا برده است.
پیتر بردشاو میگوید جیم جارموش مثل ریچارد لینکلیتر و جان سِیلز فیلمسازی بهشدت آمریکاییست بدون اینکه هالیوودی باشد. پترسون ساختهٔ جارموش است. فیلمیکه تاد مک کارتی آنرا قصیدهای میداند منحصربهفرد دربارهٔ یک زندگی شستهورفته، واجد یک هماهنگی درونی. فیلمی در ستایش شعر و شاعرانگی بهعنوان چیزی که ارزش زندگیکردن را دارد و دربارهٔ یک زوج خوشبخت با بازی ادم درایور و گلشیفته فراهانی. اینها برای دیدن فیلم کافی نیست؟
پنجرهٔ اسبها (Window Horses):
این انیمیشن بلند دربارهٔ دختری است بنام رزی مینگ اهل نورثونکوور و از تباری آسیایی که پس از انتشار اولین کتاب شعرش، برای جشنوارهٔ شعری به شیراز دعوت میشود. سفری که برای او آگاهی و خودباوری به ارمغان میآورد. تولید شرکت معتبر نشنال فیلم بورد کانادا (National Film Board of Canada) اثری است در ستایش رواداری و پذیرش ارزشهای فرهنگی ملل دیگر. ضیافتی خوش آب و رنگ، مملو از سرخوشی و موسیقی.
پی نوشت:
اگر مایلاید سراغ بهترین فیلمهای سینمای جهان در جشنوارهٔ فیلم ونکوور بروید و دنبال راهنما میگردید، به شمارهٔ ۵ «رسانهٔ همیاری» رجوع کنید، که در آن تعدادی از فیلمهای مهم سال که در جشنوارهٔ کن حضور داشتند و حدس میزدیم در ویف هم بهنمایش درآیند، معرفی شدهاند. برای آشنایی بیشتر با دیگر فیلمهای مهم جشنواره نیز میتوانید صفحهٔ گروه سینمایی پلان را در فیسبوک دنبال کنید که فیلمهای بیشتری را برای دیدن در جشنواره معرفی خواهند کرد.